معين كارمند كوچك
معين نازم روزها كه من اداره ميرم تو پيش مامان بزرگ و بابا اميرمهربون ميري و اونها ازت مواظبت ميكنن .از 9 ماهگيت كه من رفتم سر كار تقريبا تا 7-8 ماه پرستار داشتي ولي به خاطر مشكلاتي كه بود و مامان بزرگ ديدند داري اذيت ميشي پيشنهاد دادند كه خودشون صبح ها ازت مواظبت كنند .كه از همين جا دوباره ازشون تشكر ميكنيم و دستشون رو ميبوسيم البته بعضي وقتها كه مامان بزرگ و بابا اميرنباشند مثلا مسافرت باشند يا وقتي برسام كوچولو به دنيا اومد و مامان بزرگ دو سه روزي رفته بودن ديدن نوه ي جديد .تو پسر خوشگلم ميومدي اداره پيش مامان .البته يكم خسته ميشدي ولي چيزهايي هم اونجا بود كه برات جذابيت داشت مثل انواع نژادهاي گوسفند كه تاكسيدرمي شدند ...
نویسنده :
النا
10:25