ماهورماهور، تا این لحظه: 21 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
معينمعين، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

پسرهاي عزيزم ماهور و معين

بدون عنوان

1395/4/24 9:43
نویسنده : النا
140 بازدید
اشتراک گذاری

يك هفته ديگه از تعطيلات تابستاني آقا ماهور هم گذشت.آقا ماهور ديگه كم كم بزرگ شده و ديگه مثل قبل از در كنار ما بودن لذت نميبره و بودن با دوستانش رو ترجيح ميده.

مسافرت شمال ماه قبل و دو سه روز تعطيلات عيد فطر كه تهران بوديم،با وجودي كه خاله بهاره و خاله افسانه خيلي سعي كردن كه به ما خيلي خوش بگذره و خيلي هم خوش گذشت ولي ماهور آخرسر اعتراض كرد كه ما همش به فكر خودمون بوديم و به اون خوش نگذشته.

خيلي هم حساس شده و هر حرفي كه بهش زده ميشه با وجودي كه همون موقع عكس العمل نشون نميده ولي بعدا معلوم ميشه كه ناراحت شده مثلا چرا مامان بزرگ به من گفته غوز نكن و كمرت رو صاف كن و....

طبق معمول تهران و تيراژه و لگو.....

اما اين دفعه ميگفت چيه من همه پولامو ميدم لگو؟چيزاي بهتري هست كه بايد بخرم مثل لباس و ...قبلا هم به لباس حساس بود اما ظاهرا جديدا بيشتر براش مهم شده و دوست داره تنوع بيشتري داشته باشه

آقا معين خوشگل هم كه صبح مهد. ظهر موقع خونه آوردن غرغر و توي پاركينگ ماشين سواري و توي خونه سي دي و بهم ريختن اتاقش وهفته اي خريديكي دو تاماشين .اين هفته فرش اتاقش رفت قالي شويي و چيدمان اتاقش عوض شد.

آقايون مارمولك هم كه از شنبه كه از تهران برگشتيم سرو كلشون پيدا شده و من هر چي كارشناسي ميكنم نميفهمم از كجا وارد خونه ميشن.خيلي اذيت ميشم.كاش يه راهي پيدا بشه كه جلوي ورودشون به خونه گرفته بشه.متاسفانه هر سال از اواسط تير تا پاييز اين مارمولك ها آرامش رو از ما ميگيرن

پسندها (1)

نظرات (0)